نشریه دانشجویی جوانه بینش

وبلاگ رسمی بسیج دانشجویی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان

نشریه دانشجویی جوانه بینش

وبلاگ رسمی بسیج دانشجویی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان

نشریه دانشجویی جوانه بینش
وبلاگ رسمی بسیج دانشجویی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان
با ما از طریق این پست الکترونیک و پیامک در تماس باشید:
09359516564
javanehbinesh@chmail.com
نشریه ی دانشجویی جوانه بینش
با تشکر
ا.ح.
نویسندگان
۰۶ آذر ۹۴ ، ۱۶:۵۵

حکمت پیاده روی اربعین

اگر پا در مسیر پیاده روی اربعین بگذاری، خیلی زود متوجه می‌شوی که تمام اجتماعات شیعیان در سراسر دنیا، نسبت به این اجتماع عظیم، مانند قطره‌ای در میان دریاست. البته این به معنای کوچک بودن اجتماعات میلیونی مردم در ایام عاشورا نیست، بلکه به معنای عظمت این اجتماع در ایام اربعین است(هم از نظر کمیت و میزان افراد، و هم از نظر نورانیت، معنویت و شور و حال حاکم بر فضا). اصلا گویا خود اهل‌بیت (علیهم السلام) چنین طراحی کرده‌اند که در ایام اربعین نبض زمین و زمان در مسیر نجف تا کربلا بزند. و تو به روشنی می‌بینی که اینجا قلب زمین زیر پای زائرانی که بیشترشان به دلیل گرفتگی یاکوفتگی عضلات به سختی گام بر می‌دارند.

به راستی که اربعین میعاد گاه است. باید حداقل یکبار در این میعادگاه بزرگ حضور بیابی تا معنای ایمان را درک کنی و مصداق ایمان را متجلی(علامات المومن خمس... و زیارت الاربعین.

باور کنید ایمان، یعنی درخواست‌های التماس گونه «ابومحمد» که به دلیل لهجه غلیظش، هیچ کس حرف او را متوجه نمی‌شد و او مدام به این سو و آن سو می‌دوید تا مسؤل کاروان را پیدا کند و تو وقتی که از دور اصرارهای او را می‌دیدی احساس می‌کردی که به دنبال مسافر است تا ماشینش را پر کند و به سمت نجف راهی شود، ولی وقتی خودت را در مسیر نورانیت و سادگی کلامش قرار می‌دهی، متوجه می‌شوی که او تعدادی ماشین کرایه کرده است تا زائران را به صورت رایگان از مرز چزابه تا نجف ببرند.

ایمان، یعنی خوشحالی عمیق پیرزنی که تمام هستی‌اش را که چند دانه خرمای آغشته به ارده است، روی یک سینی گذاشته و خود را با ویلچر به میعاد‌گاه پیاده‌روی اربعین رسانده است و با تمام ظرفیت الفاظ به تو التماس می‌کند که از خرمای او برداری و میل کنی؛ و زمانی که تو دست خود را دراز می‌کنی ودانه‌ای از خرمای نه چندان تازه او را بر‌ می‌داری، از عمق وجود خوشحال می‌شود و تو می‌بینی که زیر لب می‌گوید «الحمدلله» و با گوشه چادر عربی‌اش اشکش را پاک می‌کند.

ایمان، یعنی سادگی آن مرد اهل حله که چند زیلوی رنگ و رو رفته را کنار چادر کوچکی که برپاکرده، پهن کرده و بساط چایی ابوعلی‌ش را به راه انداخته و با التماس از زائران می‌خواهد که چند لحظه‌ای روی زیلوی او استراحت کنند و وقتی تو می‌بینی موکب‌های بین راه تقریباً پرشده‌اند و از او آدرس مکانی رابرای استراحت شب جویا می‌شوی، بساط چاییش را داخل چادر می‌ریزد و بی‌درنگ تو را به همراه چند نفر از دوستانت با التماس سوار ماشینش می‌کند تا به خانه‌اش که در ده کیلومتری اینجاست ببرد و وقتی وارد خانه‌ کوچک و محقرش می‌شوی، جوراب‌هایت را با اصرار از پایت خارج می‌کند و می‌شوید، برایت حوله می‌آورد که به حمام بروی، غذای ساده‌ای که برای امشب خود تهیه کرده است، در مقابل تو می‌گذارد و خود مانند غلامی حلقه به گوش می‌ایستد تا کمبودی سر سفره نباشد. تازه زمانی که با اصرار، پاهای خسته تو و دوستانت را ماساژ می‌دهد، تو می‌بینی که با بغضی معصومانه خدا را شکر می‌کند که توفیق خدمت به زائری را به او عطا کرده است.

ایمان، یعنی برق شادی در چشمان آن کودک فقیری که به همراه پدر و دو برادرش با موتور سه چرخ پدر، چند پارچ آب برای زائرین آورده‌اند و وقتی روی صندلی وسط خیابان می‌ایستد و از تو می‌خواهد که لیوان آب را از دست او بگیری، تو احساس می‌کنی که تمام ظرفیت احساسش را در این لیوان آب به تو هدیه می‌کند.

ایمان، یعنی سیل خروشان جمعیتی که پهنه‌ای به وسعت بیش از هشتاد کیلومتر را تسخیر کرده‌اند و با گام‌های استوار خود مشق عشق و محبت می‌کنند. و تو زمانی که خود را در میان این سیل جمعیت رها شده می‌بینی و از هر گوشه فریاد «لبیک یا حسین» را می‌شنوی، احساس می‌کنی که دیگر حسین(ع) تنها نخواهد ماند و زیر لب زمزمه می‌کنی : العجل یا منتقم

شاید برای کسانی که تجربه حضور در سیل خروشان جمعیت پیاده‌ ی اربعین را نداشته باشند، تصور اینکه میلیون‌ها نفر در طول مدت چند روز، همه با یک هدف، با یک انگیزه، با یک ذکر و به سمت یک مقصد حرکت کنند، کار ساده‌ای نباشد. برای اینکه بتوانی کمی این فضای نورانی را درک کنی، کافی است، عاشورای شهر خودت را تصور کنی. فضای روز عاشورای شهرت را در نظر بگیر، حالا جمعیت را ضرب در یک عدد بزرگ مثل یکصد هزار یا حتی چند صد هزار کن. این کار تنها سیل خروشان جمعیت را برایت مجسم می‌کند. حالا اگر می‌خواهی شور و حال حاکم بر این جمعیت چند میلیونی را درک کنی، شورو عشق مردم را در روز عاشورای شهرت، ضرب در یک عدد بسیار بزرگ‌تر، نزدیک به بینهایت کن! باور کنید اغراق نمی‌کنم.

اصلا چرا من بیهوده تلاش کردم تا ذره‌ای از فضای غیرقابل توصیف زیارت اربعین را برای تو به تصویر بکشم؟ زیارت اربعین یعنی خلسه حضور، زیارت اربعین به معنی واقعی کلمه از مصادیق «یدرک و لا یوصف» است.

وحرف آخرم اصلا اگر بخواهی بدانی حسین(ع) چه کاره ی هستی است، باید کوله‌بارت را ببندی و سه روز مسیر نجف تا کربلا را پیاده طی کنی...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۶
ا.ح

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی